abaszadeh

  • خانه 
  • تقواچیست؟ زندگی بهتر 
  • تماس  
  • ورود 

محرومیت از امتحان شفاهی اصول 3

26 آذر 1397 توسط نيره عباس زاده

سلام علیکم… باتوجه به اینکه من حوزه امتحان شفاهی رو انتخاب نکردم متاسفانه امتحان شفاهی اصول فقه3 رو از من نگرفتند آیا راهی وجود داره که شفاهی بدم؟ یا ااینکه اصول 3 رو حذف کنم و برای مجددا ترم بعد بگیرم؟؟
للطفا راهنمایی بفرمایید.

 نظر دهید »

اربعین

08 آبان 1397 توسط نيره عباس زاده

​امسال اربعین تنها 

زیارتنامہ میخوانم

رفیقم نیمہ ی راه است و 

من در خاک ایرانم

 نظر دهید »

#آیینه _ خدا

17 اسفند 1395 توسط نيره عباس زاده

‍ سلام برمادرخوبی ها

هرگاه به هر امامي سلام دهيد

خود آن امام جواب سلام تان را ميدهد

ولي اگر کسي بگويد:

         “السلام عليک يا فاطمه الزهرا(س)”

همه ي امامان جواب ميدهند …

مي گويند: چه شده است که اين فرد نام مادرمان را برده است !؟
        اَلسَلامُ عَلَیکٍ یا فاطِمَةُ الزَّهراء(س)

       ِیابِنتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّةَ عَینِ الرَّسوُل

تا ابد اين نکته را انشا کنيد

               پاي اين طومار را امضا کنيد

هر کجا مانديد در کل امور

             رو به سوي حضرت زهرا کنيد

 نظر دهید »

# آیینه _ خدا

17 اسفند 1395 توسط نيره عباس زاده

?مکاشفه پدر آیت الله مرعشی?

آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی می فرمود:

((علت آمدن من به قم این بود که پدرم سید محمود مرعشی نجفی (که از زهاد و عباد معروف بود) چهل شب در حرم حضرت امیر علیه السلام بیتوته نمود که آن حضرت را ببینید، شبی در(حال مکاشفه) حضرت را دیده بود که به ایشان می فرماید: سید محمود چه می خواهی؟عرض می کند:می خواهم بدانم قبر فاطمه زهراء علیها السلام کجاست؟ تا آن را زیارت کنم. حضرت فرموده بود:من که نمی توانم«برخلاف وصیت آن حضرت» قبر او را آشکار کنم. عرض کرد: پس من هنگام زیارت چه کنم؟ حضرت فرمود: خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه علیها السلام را به فاطمه معصومه علیها السلام عنایت فرموده است، هر کس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا علیها السلام را درک کند به زیارت فاطمه معصومه علیها السلام ))

☘منبع:برستیغ نور(شرح حال آیت الله مرعشی نجفی) 

 نظر دهید »

#آیینه _ خدا

17 اسفند 1395 توسط نيره عباس زاده

روزی پیامبر اکرم به خانه حضرت زهرا آمدند . حضرت علی و حسین (صلوات الله علیهم اجمعین) هم در خانه حضور داشتند .

پیامبر خطاب به اهل بیت خود فرمودند :

چه میوه ای از میوه های بهشتی میل دارید بمن بگوئید تا به جبرائیل بگویم از بهشت برایتان بیاورد.

امام حسین که در آن روزگار در سنین کودکی بودند از بقیه اهل خانواده سبقت گرفتند. رفتند در دامن رسول خدا نشستند و عرضه داشتند :

پدر جان به جبرائیل بگوئید از خرماهای بهشتی برای ما بیاورد .

و حضرت رسول اکرم هم به خواسته حسین خود جامه عمل پوشانیدند و به جبرئیل دستور دادند یک طبق از خرماهای بهشتی برای اهل بیت بیاورد.

مدتی نگذشت که جبرائیل یک طبق خرمای بهشتی را آورده و در حجره حضرت زهرا سلام الله عليها گذاشت.

پیامبر خطاب به دختر خود فرمودند : فاطمه جان یک طبق خرمای بهشتی در حجره تو نهاده شده است ، آنرا نزد من بیاور .

حضرت زهرا آن طبق را آوردند و نزد پدر گذاشتند. پیامبر خرمای اول از درون ظرف برداشتند و در دهان سرور جوانان اهل بهشت امام حسین نهادند و فرمودند « حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » سپس خرمای دوم را از درون ظرف برداشتند و در دهان دیگر سرور جوانان اهل بهشت امام حسن نهادند و باز فرمودند «حسن جان نوش جانت ، گوارای وجودت ». خرمای سوم را در دهان جگر گوشه خود حضرت زهرا نهادند و همان جمله را هم خطاب به حضرت زهرا بیان کردند.

خرمای چهارم را هم در دهان حضرت علی نهادند و فرمودند « علی جان نوش جانت‌، گوارای وجودت » خرمای پنجم را از درون ظرف برداشتند و باز دوباره در دهان حضرت علی نهادند و همان جمله را تکرار نمودند .

خرمای ششم را برداشتند، ایستادند و در دهان حضرت علی گذاشتند و باز همان جمله را تکرار کردند.

در این هنگام حضرت زهرا فرمودند : پدر جان به هر کدام از ما یک خرما دادید اما به علی سه خرما و در مرتبه سوم هم ایستادید و خرما در دهان علی گذاشتید . چرا بین ما اینگونه رفتار کردید ؟

رسول اکرم خطاب به دختر خود فرمودند:فاطمه جان وقتی خرما در دهان حسین نهادم ، دیدم و شنیدم که جبرائیل و مکائیل از روی عرش ندا بر آورده اند که : «حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به تبع آنها این جمله را تکرار کردم وقتی خرما در دهان حسن نهادم باز جبرائیل و مکائیل همان جمله را تکرار کردند و من هم به تبع آنها آن جمله را گفتم که « حسن جان نوش جانت ».

فاطمه جان وقتی خرما در دهان تو نهادم دیدم حوری های بهشتی سر از غرفه ها در آورده اند . و می گویند « فاطمه جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به پیروی از آنها این جمله را تکرار کردم.اما وقتی خرما در دهان علی نهادم شنیدم که خداوند از روی عرش صدا می زند « علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت » . به اشتیاق شنیدن صوت حق خرمای دوم در دهان علی نهادم باز هم خداوند از روی عرش ندا زد که «هنیأ مرئیاً لک یا علی » نوش جانت ، گوارای وجودت علی جان.به احترام صوت حق از جا برخاستم و خرمای سوم در دهان علی نهادم ، شنیدم که باز خداوند همان جمله را تکرار کرد و سپس به من فرمود:« یا رسول الله بعزت و جلالم قسم اگر تا صبح قیامت خرما در دهان علی بگذاری من خدا هم می گویم علی جانم نوش جانت ، گوارای وجودت».  

 "جلاءالعیون علامه مجلسی”

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

abaszadeh

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس